?
صداي تو
سکوت بي خبر قاصدکي است در قحطي باد .
و نگاهت بستر ترک برداشته ي رودي بي آب .
سالار کاشاني""
?
احتياح به يه اسيتامينوفن...
تا ارومم کنه
.احتياح به يه اهنگ دارم ..
.تا ارومم کنه .
احتياح به يه دستی دارم..
.تا ارومم کنه .
احتياح به يه شونه دارم..
.تا ارومم کنه
.احتياح به دو تا حشم دارم ...
تا ارومم کنه.
احتياح به يه خوابه يه روزه دارم ...
تا ارومم کنه.
احتياح به يه نمازه بی انتها دارم ..
.تا ارومم کنه
.احتياح به يه قدم زدنه بارونيه تنها دارم ...
تا ارومم کنه.
احتياح به يه سفر قطاريه هشت ساعته دارم....
تا ارومم کنه.
احتياح دارم باهات حرف بزنم ...
تا ارومم کنه.
احتياح دارم قدمامو با قدمات ميزون کنم...
تا ارومم کنه.
احتياح دارم تو يه رانندگی بارونی پيشم باشی ...
تا ارومم کنه
.احتياح به يه اهنگ دارم ...
تا ارومم کنه .
احتياح به يه دستی دارم...
تا ارومم کنه .
يه دست...
يه دست...
يه دست...
يه دست...
يه اهنگ...
يه اهنگ...
?
مانده ام بين تو و تنهاييم در يک سو :
تو ... با دستهای سرخ شده از سوز فصل .... منتظر گرم شدن
تو
..و منی با تمنای نرمی اغوش
در سوی ديگر :
تنهاييم... و شبهای بعد از نيمه شب
تنهاييم ... و عهدم در وفاداری من و تنهايی و نيمه شب و
من از تباره پاک اريايی قشنگترين قصيده رهايی هوای عشق تازه نيست تو رگهام تن نمی دم به رنگ کهربايی ...
با تو
اميد
قدرت
انرژی
لذت زندگی
اعتماد به نفس
مثل عاقل شدن
ولی تنهاييم .... عهدم .. !!
